خاطره ای از شروع یادگیری زبان انگلیسی

خاطره ای از شروع یادگیری زبان انگلیسی

خاطره ای از شروع یادگیری زبان انگلیسی دارم که جالب و آموزنده است. دوازده ساله بودم که برای اولین بار تصمیم گرفتم انگلیسی یاد بگیرم و تنها چیزی که از انگلیسی بلد بودم حروف الفبا بود. اواسط دهه هفتاد بود و به دلیل مشکلات مالی خانواده، توان خرید کتاب‌ های آموزش زبان مناسب را نداشتم. بالاخره، از اقتصاد بعد از جنگ انتظار زیادی نباید داشت.

برادر بزرگ‌ترم یک فرهنگ لغت آکسفورد (برای زبان ‎آموزان مبتدی) و یک کتاب دستور زبان قدیمی که به فارسی نوشته شده بود، در قفسه کتاب‌ هایش داشت و من با آن‌ها کارم را شروع کردم. هر روز چند کلمه ساده را در فرهنگ لغت آکسفورد چک می‌کردم و تعریف انگلیسی آن‌ها را در دفتری که به این منظور اختصاص داده بودم، می‌نوشتم و اگر در تعاریف لغات، به کلمات جدیدی برمی‌خوردم، دوباره تعریف انگلیسی آن‌ها را هم یادداشت می‌کردم. بعضی روزها خوب بود و بعضی روزها بد و یأس ‎آور، اما کار خودم را ادامه دادم.

بعد از حدود یک ماه که دیگر در تعاریف لغات به کلمه ‎ای ناآشنا برخورد نمی‌کردم و احساس می‌کردم دانش زبانی‌ ام حسابی تقویت شده است، تصمیم گرفتم با پولی که پس‌ انداز کرده بودم، یک کتاب انگلیسی دست‌ دوم بخرم و بیشتر تمرین کنم. به بازار رفتم و از یک دست‌ فروش، کتابی خریدم که تعداد صفحاتش بیشتر از همه بود و قیمتش هم پایین‌تر بود. با خودم عهد کردم که حتماً بعد از یکی دو سال بتوانم آن کتاب را به‌ راحتی بخوانم و بفهمم.

هر روز سعی می‌کردم چند خط از آن کتاب را بخوانم و کلمات جدید آن را در فرهنگ لغت آکسفورد چک کنم و در دفتر لغتم بنویسم. اما مشکلی که پیش آمد این بود که اکثر کلمات کتاب در فرهنگ لغت نبود: ظاهراً کتاب به‌ قدری فنی و پیچیده بود که برای فهم آن، فرهنگ لغت پیشرفته‌ تری لازم داشتم. بعد از چند روز تلاش، نهایتاً خسته شدم و تصمیم گرفتم آن کتاب را کنار بگذارم و با کتاب‌ های ساده‌ تری تمرین کنم.

سال‌ ها گذشت و دانش زبانی من بیشتر و بیشتر شد و به خاطر انگلیسی خوبم، بین بچه‌ های مدرسه حسابی معروف شدم. یک روز یاد کتاب دست‌ دومی افتادم که سال‌ ها پیش تهیه کرده بودم. با اعتماد به‌ نفس کامل، به سراغ قفسه کتاب برادرم رفتم، کتاب را بیرون کشیدم، گرد و خاک آن را با دستمال گرفتم و شروع به خواندن کردم. چند کلمه که خواندم تازه متوجه شدم مشکل از کجا بود که من نمی‌ توانستم مطالب آن کتاب را بفهمم: کتاب به زبان انگلیسی نوشته نشده بود!

هدف صرفاً تعریف خاطره ای از شروع یادگیری زبان انگلیسی نیست: نکته مهم ماجرا این است که تصویر اولیه من از زبان انگلیسی به‌ قدری  نامشخص و تار بود که حتی قادر نبودم آن را از زبان ‎های دیگر اروپایی تشخیص دهم و این یک مرحله‎ سخت و سردرگم کننده از یادگیری زبان است که باید طی شود.

, ,

Related Posts

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست
Call Now Buttonتماس تلفنی